میرزاجهانگیر خان قشقایی

ساخت وبلاگ
 

سردیس حکیم میرزاجهانگیر و خان قشقایی و (عربی) در فرهنگسرای خاوران

حکیم میرزاجهانگیرخان قشقایی (۱۲۰۶ خورشیدی/۱۲۴۳ قمری - ۱۲۸۹ خ. /۱۳۲۸ ق) متولد شهرستان دهاقان ازمجتهدان شیعه بود. پدرش از طایفه دره‌شوری[تیره نره ئی] ایل قشقائی و مادرش اهل شهرستان دهاقان و دختر یکی از خوانین این شهر بوده است. او تا چهل‌سالگی، مانند دیگر مردم شهر دهاقان، به دامداری مشغول بوده است و در خانه حاکم دهاقان زندگی می‌کرده است. اما در چهل‌سالگی، او که برای خرید از بازار اصفهان و تعمیر تار به آنجا رفته بود، علاقه‌مند به آموختن در حوزه علمیه اصفهان شد و پس از مدتی از مدرسان آن شد و تا آخر عمرش در آنجا ماند. او در علوم دینی، فلسفه و عرفانصاحبنظر بوده است.

مخالفت با علم فلسفه در زمان حکیم قشقایی به قدری زیاد بود که جلال‌الدین همایی می‌نویسد:

«مرحوم قشقایی فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داد. سهل است که چندان به این علم رونق بخشید که فقها و متشرعان نیز آشکارا با میل و علاقه روی به درس فلسفه نهادند؛ و آن را مایه فضل و مفاخرت می‌شمردند.». داستانی در رابطه با جهانگیرخان گفته شده است که روزی برادرش غلامرضاخان وی را به ولایت دعوت می‌کند که مجلس بزرگی بوده است و از انواع غذاها هم درسفره مهمانی خان وجود داشته اما جهانگیرخان از خوردن غذا امتناع می‌ورزد و چیزی از سفره غذای برادرش نمی‌خورد در مقابل می‌گوید ببینید در خانه آن چوپان آیا دوغ و نان خشکی هست که من بخورم یا نه؟ غلامرضاخان از رفتار برادرش ناراحت شده و هرچه می‌گوید از این غذاهای رنگین بخور جهانگیرخان امتناع می‌ورزد وقتی دلیل را می‌پرسد جهانگیرخان مشتی از برنج را برمی‌دارد و فشار می‌دهد که ناگهان از ناخن‌هایش خون بیرون می‌زند و به برادرش می‌گوید می بینی؟ این اموالی که تو داری همه از خون مردم ساخته شده و حرام است من به حرام لب نمی‌زنم. جهانگیر نان خشک و دوغ چوپان را که نان حلالی داشته می‌گیرد و می‌خورد و فوراً به سراغ درس و بحث خود برمی‌گردد.

آیت الله خاتمی...
ما را در سایت آیت الله خاتمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danialamiri7 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 8 دی 1397 ساعت: 1:46