سید مرتضی نجومی و (۵ آذر ۱۳۰۷ در کرمانشاه - ۲۵ آبان ۱۳۸۸) از هنرمندان و مفسران قرآن ایرانی بود. وی عضو پیوسته فرهنگستان هنر و چهره ماندگار هنر ایران بود.
در آثار به ثبت رسیده از او میتوان به مجموعه عکسی از آثار خطی او، چند رساله ارزشمند با عناوینی چون: «رساله بعد معنوی هنر خط، رساله التصویر و التمثیل، رساله الغناء، رساله النجاسه الخمر، تفسیر سوره مؤمن و رسالهای در تعظیم شعائر اسلامی» اشاره کرد.
او از برترینهای هنر خوشنویسی جهان بود و نزد خطاطانبزرگی همچون هاشم بغدادی به تمرین و ممارست پرداخت تا در انواع خطوط اسلامی خطاطی چیرهدست شد. او همچنین در تذهیب و تشعیر و تجلید و گل و بوتهسازیآثار جاودانهای پدیدآورد. وی به عنوان یکی از چهرههای ماندگار ایران در عالم هنر، مورد تقدیر قرار گرفت.
در ۵ آذر ۱۳۰۷ در محله برزهدماغ در کرمانشاه زاده شد و تحصیل علوم حوزوی را نخست نزد پدرش و دیگر اساتیدکرمانشاه آغاز کردند و با تأسیس حوزه علمیه کرمانشاه در مسجد حاج شهبازخان نزد اساتیدی چون آقا میرزا ابراهیم پورمعتمد، سیدمحمود معصومیلاری و حسن حاجآخوند تحصیلات دینی را ادامه داد. او در سال ۱۳۲۹ خورشیدی (۱۳۶۹ قمری) به شهر نجف رفت و در مدارس سیدمحمد کاظم یزدی، مدرسه آیتالله آخوند خراسانی، مدرسه «حاجمیرزا حسین حاج میرزا خلیل» و مدرسه آخوند به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید. در سال ۱۳۴۹ در پی اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط ارتش بعث، نجومی به کرمانشاه مراجعت و از آن پس عمر در کرمانشاه اقامت گزید و فعالیتهای هنری خود را پی گرفت تا جایی که یکی از چهرههای پرنفوذ معنوی شهر به شمار میرفت. او صبح روز ۲۵ آبان ۱۳۸۸، در سن ۸۱ سالگی در شهر کرمانشاه درگذشت.
بر اساس شناسنامه، وی متولد ۲۶ بهمن ۱۳۰۷ است، هرچند در نوشتهای از خود او در پشت نسخهای نفیس از نهج البلاغه، به نقل از پدرش ۲۳ جمادی الثانی ۱۳۴۶ مصادف با ۵ آذر ۱۳۰۷ در کرمانشاه ثبت شده است.
وی فرزند سید محمد جواد نجومی فرزند آقاسید میرزا اسماعیل نجومی است. بر اساس شجرهنامهای که در پشت همان کتاب آمده سلسله سیادت او به امام چهارم شیعیانعلی ابن الحسین میرسد. وی از خاندان نجومی است که حدود دو قرن پیش از سمنان و عراق برای تبلیغ مذهب تشیع وارد شهر کرمانشاه شدند. پدر و جدش آقا سید میرزا اسماعیل نجومی متولد کرمانشاه و از سادات بسیار بزرگ شهر کرمانشاه بودند و طول عمرشان را در آنجا سپری کردند. وی در خصوص مادرش در کتاب فوق چنین آورده است: «والده عفیفه و صالحه بنده که به راستی نمونه سلامت نفس، دیانت، تقوی، دلسوزی، مهر و محبت بود فرزند مغفور آیتالله شیخ مرتضی علم الهدی آل آقا بودند»
در سال ۱۳۱۴ در دبستان هدایت کرمانشاه به تحصیل پرداخت و تا کلاس ششم آنجا بود که بعد در سال ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ کلاسهای اول و دوم دبیرستان را نیز گذراند و به تحصیل دروس حوزوی پرداخت
در شرایطی که مدرسهٔ علوم دینییی در کرمانشاه نبود، وی تحصیل علوم حوزوی را در محضر پدرش و دیگر استادهای شهر شروع کرد تا آنکه با گذشت چند ماه، علمای شهر به امر سید ابوالحسن اصفهانی، حوزهٔ علمیهٔ کرمانشاهرا پایهگذاری کردند که در مسجد حاج شهباز خان برگزار میشد.
او در کتاب کیمیای هستی دربارهٔ دلیل عزیمت به عراق(نجف) آورده است: «رفت و آمد علاقمندان و همشهریان را به منزل والد و معاشر بیش از اندازه را بلائی برای ادامه تحصیل دیدم لذا تصمیم به عزیمت به عتبات مقدسه و انتقال به حوزه نجف اشرف گرفتم»
در سال ۱۳۲۹ خورشیدی (۱۳۶۹ قمری) به نجف رفت و در مدارس آقا سید محم کاظم یزدی، آیتالله آخوند خراسانی،حاجی «حاج میرزا حسین خلیلی»، آخوند به تحصیل پرداخت.
وی در این ایام در درس خارج استادانی چون میرزا محمد باقر زنجانی، میرزا حسن موسوی بجنوردی، محسن حکیمو سیدمحمود شاهرودی شرکت کرد.
وی در سال ۱۳۳۴ با دختر یکی از علمای نجف، سید عباس ناجی که اصالتاً از اهالی آذربایجان ایران بود ازدواج کرد و از او سه پسر و سه دختر و تعدادی نوه به جا مانده است.
در پی اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط بعثیها او نیز در سال ۱۳۴۹ به کرمانشاه بازگشت. از آن به بعد در کرمانشاه زندگی کرد و به یکی از چهرههای پرنفوذ معنوی شهر تبدیل شد. او در مسجد نواب نماز میگزارد که از جمله مساجد فعال شهر کرمانشاه است.
او در خصوص فعالیتهایش در دوران انقلاب چنین نگاشته است: «بعد از بازگشت از نجف اشرف تا شروع انقلاب مقدس اسلامی دیگر مجال نوشتن کتابی یا استنساخی پیدا نشد و به کارهای معمولی و وظایف مقرره روحانیت مشغول شدیم. تا اوان انقلاب اسلامی که جوانان عزیز و سر باخته، دستگاه تکثیر و چاپ اعلامیهها را مخفیانه به منزل ما آوردند بطوریکه خود آقایان روحانیون محترمی که کاملاً در جریان انقلاب بودند نمیدانستند که اعلامیهها کجا تکثیر میشود حتی گاهی جلسه آقایان علما منزل ما بود و در همان وقت جوانان عزیز در زیر زمین مشغول تکثیر و چاپ اعلامیهها با انشاء این حقیر بودند.»در اوج درگیریهای انقلاب در ۹ مهر ۱۳۵۷ داماد او محمد صادق صابونپز در درگیری با عوامل رژیم شاه جان باخت، و به عنوان «اولین شهید انقلاب اسلامی در کرمانشاه» شناخته شد.
برچسب : نویسنده : danialamiri7 بازدید : 102